15 نکته کتابخوانی و اشتباهات رایج کتابخوانی

در بیشتر کشورهای اروپایی، اصول و روش کتابخوانی قسمتی از دروس مدارس است اما متاسفانه در ایران حتی پایه‌ای‌ترین نکات مطالعه را هم به دانش آموزان آموزش نمی‌دهند. به همین دلیل اغلب اشکالاتی که در ادامه لیست کرده‌ام، مختص افراد علاقه‌مند به مطالعه در ایران است. در این مقاله همه آنها (از جله اینکه چطور کتاب بخوانیم) را با هم بررسی کرده و اصول صحیح کتابخوانی را هم یاد می‌گیریم:

  1. مطالعه کنار عوامل حواس‌پرتی

هر چقدر هم که از نظر شما این موضوع پیش پا افتاده باشد، در هر حال باید بدانید که مطالعه در کنار یک تلفن همراه (یا لپ تاپ روشن)، کار سختی است. مخصوصا زمانی که اپلیکیشن‌هایی مثل اینستاگرام و تلگرام روی موبایل شما نصب باشد.

شاید بهانه‌های زیادی داشته باشید که به خاطر آنها مجبورید تلفن همراه را در کنار دستتان بگذارید و در همان حال سراغ کتابخوانی بروید، اما باید بدانید که این یک اشتباه رایج در کتابخوانی است و به دفعات باعث حواس‌پرتی و همینطور کاهش تمرکز شما می‌شود.

  1. داشتن عادات اشتباه

بعضی از ما، از بچگی یک سری عادات اشتباه هنگام کتابخوانی داریم. مثلا یکی از عادت‌های اشتباه، راه رفتن هنگام مطالعه است! راه رفتن و کتاب خواندن چندین مشکل بزرگ برای شما ایجاد می‌کند:

  • کاهش تمرکز،
  • آسیب به چشم‌ها،
  • کاهش دریافت ذهنی،
  • خستگی از مطالعه
  • و

علاوه بر این، ممکن است شما عادات مخصوص خودتان را داشته باشید. مثلا اینکه هنگام کتابخوانی روی تخت دراز بکشید و با دست‌هایتان کتاب را بالا نگاه دارید و پیشنهاد می‌کنم از همه این عادت‌های بد دست بکشید و به شکل عادی مطالعه کنید.

  1. گره زدن کتابخوانی به انگیزه!

این یکی از مشکلات بزرگ من در زندگی بود! اینکه در هنگام شروع هر کاری اول سطح انگیزه‌ام را بررسی می‌کردم، بعد اگر انگیزه درونی کافی داشتم به سراغش می‌رفتم و اگر نه، با این توجیه که “کار بدون انگیزه بازدهی خوبی ندارد” بی خیالش می‌شدم!

مثلا اگر قرار بود یک پروژه مهم را با لپ تاپ انجام بدهم اما حال و حوصله نداشتم، آن را به بعد موکول می‌کردم. ولی بعد از مدتی و البته بعد از مطالعه کتاب “نبرد هنرمند” فهمیدم درواقع اینها بازی‌های ذهنی هستند که ذهن ما برای جلوگیری از شروع کارها انجام می‌دهد.

بعد از این بود که سعی کردم حتی اگر برای شروع کاری مثل کتابخوانی، نوشتن، کار با لپ تاپ و انگیزه کافی را هم ندارم، فقط به سراغش بروم و آن را انجام بدهم. جالب اینجا بود که بعد از گذشت چند دقیقه، به خوبی متوجه می‌شوید که چقدر انگیزه‌تان نسبت به قبل افزایش پیدا کرده و کار را به خوبی انجام می‌دهید.

نکته: دوستان، انگیزه یک موضوع به شدت پراهمیت است و من نمی‌گویم باید نسبت به آن بی‌توجه باشیم، اما بحث اینجاست که احساس بی‌انگیزگی کردن در اغلب مواقع یک بازی ذهنی است و نه یک واقعیت محض! بنابراین برای اینکه بتوانیم با انگیزه پایین حین کتابخوانی مبارزه کنیم، باید به سراغ انجام آن برویم نه اینکه به بهانه آن همیشه خودمان را عقب بیندازیم.

  1. خط کشی زیر همه مطالب

اگر شما هم جزو همان افرادی هستید که زیاد زیر خطوط کتاب‌های خودتان خط می‌کشید، بدانید با این کار در مرحله اول سرعت مطالعه‌تان را کاهش می‌دهید و سپس اهمیت نکات واقعا مهم کتاب را برای ذهن‌تان کم می‌کنید.

  1. بلندخوانی

بلندخوانی یکی دیگر از عادات اشتباه هنگام مطالعه و کتابخوانی است. اغلب افرادی که عادت دارند هنگام مطالعه متن را زمزمه یا حتی با صدای بلند تکرار کنند، می‌گویند با این کار بهتر مطالب را می‌فهمند. اما در واقع بلندخوانی یکی از مهم‌ترین دلایلی است که باعث می‌شود سرعت مطالعه متن نسبت به حالت عادی کم شود.

بلندخوانی باعث کاهش سرعت مطالعه شما می‌شود

  1. استفاده نکردن از خط‌بر

منظورم از خط‌بر، یک قلم یا حتی انگشت است که زیر خطوط کتاب قرار گرفته و چشم شما را برای خواندن کلمات راهنمایی می‌کند. در واقع وقتی از خط‌بر استفاده می‌کنید، چشم‌تان پرش کمتری پیدا کرده و با سرعت و تمرکز بیشتری متن را می‌خوانید. بنابراین اینکه صرفا کتاب را در دست‌تان گرفته و با چشم مطالعه کنید، یک عمل کاملا اشتباه است.

  1. کندخوانی

کندخوانی یکی از روش های کتابخوانی است که در آن فرد با هدف بیشتر درک کردن مطالب، سرعت مطالعه خودش را پایین می‌برد. طبق تحقیقات، کندخوانی در اغلب مواقع باعث افزایش یادگیری نمی‌شود و حتی می‌تواند دریافت ذهنی را کاهش بدهد.

در مقابلِ کندخوانی، روش تندخوانی وجود دارد. افرادی که به کلاس های تندخوانی می‌روند و آموزش تندخوانی می‌بینند، می‌توانند با سرعتی در حدود 4 تا 10 برابر قبل مطالعه کنند. مثلا اگر قبلا در یک ساعت 20 صفحه کتاب می‌خواندید، بعد از شرکت در کلاس تندخوانی و انجام تمرین‌ها، این سرعت به چیزی در حدود 50 تا 200 صفحه می‌رسد. نکته جالب اینجاست که تندخوانی با کاهش حواس‌پرتی و دیگر موضوعات، باعث می‌شود دریافت ذهنی شما چیزی در حدود 20 درصد زیادتر شود.

در واقع تندخوانی در مرحله اول یادگیری اصول کتابخوانی است. مثلا خط‌بری یا بلندخوانی نکردن 2 تا از پایه‌ای‌ترین اصول تندخوانی هستند، در مرحله دوم، تندخوانی افزایش مهارت در خواندن پرسرعت کلمات است. در این کلاس‌ها با تمرین‌هایی که انجام می‌دهید یاد می‌گیرید چطور چشمان خودتان را برای سریع‌تر خواندن آموزش دهید. در مرحله سوم هم تندخوانی به معنی افزایش توان ذهن برای یادگیری است.

  1. نکته‌برداری نکردن

اگر به من بگویید از میان تمام مطالب این مقاله، صرفا یک نکته را نگاه‌دار و بقیه را دور بریز، قطعا به همین نکته بسنده می‌کنم. به نظرم نکته‌برداری نکردن از کتاب، بدترین اشتباهی است که حین کتاب خوانی انجام می‌شود.

البته دقت کنید که نکته‌برداریِ اشتباه خودش به اندازه نکته‌برداری نکردن غلط است! در واقع اگر اصول صحیح را بخواهید، باید بدانید که بهترین راهکار برای نکته‌برداری کردن استفاده از تکنیک نقشه ذهنی یا mind map است. نقشه ذهنی به شما کمک می‌کند در کمترین زمان مفاهیم اصلی کتاب را نکته‌برداری کرده و همینطور در زمان نیاز، در کوتاه‌ترین زمان آنها را به یاد بیاورید.

نکته: در آموزش های تندخوانی جامع، کشیدن نقشه ذهنی کتاب و نکته‌برداری صحیح از آن به شما آموزش داده می‌شود. در دوره تندخوانی بیشتر از یک نفر هم این موضوع به شکل حرفه‌ای آموزش داده می‌شود.

  1. مرور نکردن مطالب

من روزانه حداقل 30 دقیقه کتاب می‌خوانم، جالب اینجاست روزهایی که به دلایلی مثل بی‌حوصلگی و قبل از شروع کتابخوانی، سری به مفاهیم قبلی کتاب و چند فصل قبل‌تر نمی‌زنم، در ابتدای شروع مطالعه خودم را در یک دنیای جدید و ناشناخته می‌بینم! یعنی در اوایل کتاب اغلب بخش‌هایی را که می‌خوانم درک نمی‌کنم و عملا بخشی از زمانم را از دست می‌دهم.

می‌دانم این موضوع برای شما هم آشناست. بنابراین پیشنهاد می‌کنم هر موقع قصد شروع مطالعه را دارید، یک مرور چند دقیقه‌ای حداقل روی سرفصل‌های قبلی کتاب داشته باشید.

  1. بازگشت به عقب و وسواس در کتابخوانی

فکر می‌کنم قبلا اگر چیزی در حدود 30 دقیقه زمان برای مطالعه و کتابخوانی وقت می‌گذاشتم، حداقل 20 درصد آن به مطالعه وسواسی صرف می‌شد! منظورم از مطالعه وسواسی همان زمانی است که روی یک جمله عادی تمرکز می‌کنیم و چند بار می‌خوانیمش. همینطور چند بار به عقب برگشتن و دوباره خواندن متن، نشانه‌ای از وسواس در کتابخوانی است.

هر 2 این کارها نتیجه‌ای جز کاهش سرعت و همینطور افزایش خستگی ذهنی از مطالعه ندارد. بنابراین باید در کنار چند تکنیک و روش کتابخوانی که تا اینجا یاد گرفتید، از انجام این 2 خودداری کنید.

  1. شروع بی‌مقدمه کتابخوانی

حتما بارها شده سراغ انجام یک کار جدید بروید و در ابتدای آن، تمرکز و دقت پایینی داشته باشید. خب ذهن ما طوری ساخته شده که کمی دیر به شرایط اطراف خودش عادت می‌کند. این یعنی زمانی که شما ناگهان کتاب را برمی‌دارید و شروع می‌کنید به مطالعه از ادامه متنی که قبلا آن را خوانده‌اید، مقداری از زمان را صرفا برای عادت کردن ذهن به مطالب کتاب هدر می‌دهید.

به همین دلیل است که در تکنیک های تندخوانی، به آشنایی اولیه با خود کتاب و سرفصل های آن اشاره می‌شود. انجام این کار مخصوصا وقتی کتاب را خریده و میخواهید شروع به مطالعه کنید پیشنهاد می‌شود.

  1. مطالعه نامنظم

اگر به صورت روزانه زمانی را برای مطالعه و کتابخوانی صرف کنید، به مرور سرعت‌تان افزایش پیدا می‌کند و راحت‌تر متن‌ها را می‌خوانید. در مقابل، مطالعه نامنظم می‌تواند باعث برهم ریختن یادگیری دقیق مغز شما شده و کمی پیشرفت را برایتان سخت‌تر کند. پس اگر می‌توانید روزانه حداقل 20 دقیقه از زمانتان را به شکل منظم، مطالعه کنید.

یادتان نرود که، ما تبدیل به چیزی می‌شویم که آن را تمرین می کنیم

  1. بی‌توجهی به بدن حین کتابخوانی

زمانی که می‌بینم کسی در حالت دمر خوابیده و کتاب می‌خواند، یا تا حد زیادی گردنش را برای خواندن کتاب خم کرده، حس می‌کنم دارد برای یادگیری علاوه بر زمان، از بدنش مایه می‌گذارد و حاضر شده سلامتی‌اش را به خطر بیندازد..

نمی‌گویم مطالعه و یادگیری موضوع بی‌ارزشی است اما مطمئنا نباید برای یادگیری، نسبت به سلامتی بی‌توجه باشیم. در واقع حرف من این است که با مطالعه در مکان و زمان درست، علاوه بر یادگیری بیشتر، می‌توانیم مراقب سلامتی خودمان هم باشیم. پس حتما برای مطالعه به فیزیک بدنی خودتان توجه کنید.

  1. کتابخوانی حین خستگی

کلی با خودم کلنجار رفتم تا در نهایت این نکته را نوشتم! چرا؟ همه شما می‌دانید که مطالعه کردن آنهم زمانی که ذهن یا تن خسته است، بازدهی زمان عادی را ندارد. اما ترسم از این بود که با تاکید روی این نکته، بهانه به دست بعضی از دوستان بدهم تا از این به بعد به بهانه خستگی، مطالعه و کتابخوانی را عقب بیاندازند!

بنابراین، بدانید که مطالعه در زمان خستگی بازخورد کافی را ندارد اما اگر ممکن است به بهانه آن به طور کلی از عادت کتابخوانی دور شوید، حتی در زمان خستگی هم کتاب بخوانید!

  1. پرورش ندادن مغز

خب فرآیند یادگیری به کمک مغز انسان انجام می‌شود. از به خاطرسپاری موضوعاتی که در کتاب یاد می‌گیرید، تا تجزیه و تحلیل آنها، همه به کمک فرآیندهای مغزی و ذهنی است. با توجه به این موضوع، ما باید در کنار یادگیری، به مغز خودمان هم توجه کنیم و به کمک تمرین‌های مختلف، ظرفیت‌های آن را بالا ببریم. در کلاس آموزش تندخوانی بیشتر از یک نفر به یک سری از مهم‌ترین تکنیک های مدیریت ذهن و تمرین های تقویت حافظه و ذهن اشاره می‌شود.

در نهایت و به عنوان نکته آخر می‌خواهم یک موضوع مهم را یادآوری کنم: نباید از خودتان انتظار بی‌جا داشته باشید! این یعنی اگر تا الان ماهانه 10 صفحه کتاب هم نمی‌خوانده‌اید، اینکه ناگهان بخواهید به سراغ کتابخوانی رفته و روزی 60 صفحه کتاب بخوانید، نتیجه‌ای جز خستگی، کلافگی و شکست ندارد. بنابراین پیشنهاد می‌کنم اگر تازه‌کارید، به مرور وارد این دنیا شوید و خودتان را زیر فشار نگذارید.